الیساجونمالیساجونم، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
هلیا عسلمهلیا عسلم، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

فرشته ها

بازم بهار و بازم الیسا

سلام دخملی نازم. این روزها خیلی سرم شلوغه. تصحیح امتحانات میان ترم، طراحی سوالهای پایان ترم  و انجام کارهای اداره واسم هیچ وقتی را نگذاشته البته طبق قولی که پایان سال گذشته دادم واسه تو وقت می گذارم و نمی گذارم به تو سخت بگذره. اما آپ کردن وب رو اصلا وقت نمیکنم .فعلا واست چند تا عکس میذارم تا بعدا راجع به شیرین زبونیهات بنویسم باید یه پست با عنوان دیکشنری جدید الیسا واست بذارم واز شیرین زبونیهات بگم.   ...
26 ارديبهشت 1391

روز مادر بر همه فرشته های زمینی مبارک

  این روزها زمزمه روز مادره و هر مغازه ای را تو شهر نگاه می کنی خرید هدیه واسه روز مادر را بهمون گوشزد کرده  و هرکس  سعی می کنه هدیه ای فراخور نیاز یا شایستگی مادرش تهیه  کنه، اما مادر عزیزم چه هدیه ای میتونه جوابگوی محبت های بی حد و حصر ، دل پاک و معصوم ، فداکاریهای همیشگیت باشه. مادر عزیزم یادم میاد که همیشه میگفتی تا مادر نشی نمی فهمی مادر بودن چیه ، راست میگفتی  الان که مادرم می فهمم که چه زحمتهایی واسم کشیدی ، زحمت هایی که با بدنیا اومدن دخترم دو چندان شده و چقدر زیبا با گفتن جمله " نوه از بچه خودم عزیزتره " اجازه نمیدهی شرمنده زحمتات باشیم. مادر عزیزم به اندازه تمام دلتنگی هایم و به جای...
21 ارديبهشت 1391

یک روز بهاری و زیبا با گل سنبل من

یه روز بهاری با هزار تا مصیبت تونستم چند تا عکس ازت بگیرم سنبل من اینقدر که فکر بازی و بدو بدو کردنی نمی گذاری یه عکس ازت بگیرم وقتی بزرگ شدی شکایت نکنی که چرا توی این سن به نسبت وقتی نی نی بودی اینقدر عکس کم داری ها ...   الهی قربونت برم که از عکاسی خسته شده بودی و می خواستی بیای بغل مامان. ...
13 ارديبهشت 1391

مهارت های یه میوه بهشتی

میوه بهشتی خانه ما  امروز برات می نویسم که چقدر پر کار و توانا شدی و چقدر کارهای بامزه می کنی.   امروز واست از پول عیدیهات یه النگوی طلا خریریم جالبه که قیمت یه النگوی تو به اندازه سرویس طلای عروسی خودم بود که هشت سال قبل خریده بودمش. (تورم را داشته باش   ) این روزها فرشته خانوم بازی تو شده اینکه یک بالشت و روسری و یا ملافه را برداری و سعی می کنی عروسکت را بخوابونی موقعی که می خواهی اونو بخوابونی همش می زنی روی کمرش و می گی " خوا" خوا" از کارهای دیگه مورد علاقه ات اینکه خودت می خواهی غذا بخوری واست یه سفره درست کردم می ری توش میشینی و شروع می کنی به غذا خوردن که البته نیمیش را می ریزی زمین  و بقیه را هم به سر ...
7 ارديبهشت 1391

18 ماهگی

      فرشته خانوم من امروز 18 ماهه شدی .راستی راستی فکر نمی کردم به این زودی بزرگ بشی. وقتی نی نی بودی تصور یک و نیم سالگیت واسم خیلی دور بود اما چه زود قد کشیدی و بزرگ شدی. امروز بردیم تا واکسن های 18 ماهگی رو بزنی . خانم بهداشت گفت این واکسن خیلی بچه ها را اذیت میکنه و بهتره امروز را مرخصی بگیرم و پیشت باشم. من هم همین کار را کردم اما به نظر می رسه که قوی تر از اونی بودی که پیش بینی میشد. عسل بانوی من قربون قدت برم که از لحاظ قد و وزن  به اندازه یک بچه 2 ساله بودی .مهارت های ارتباطی و حرف زدنت هم بیشتر از سنت بود . عزیز دل مادری که همیشه باعث افتخارم بودی. قدت 89cm و  وزنت هم 12.400g...
4 ارديبهشت 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فرشته ها می باشد